- سلام استاد* ....
سلام ...
- استاد شما جزو اورکات هستین؟
- یه لبخند - بله ... شما خانم شیرین سمسار نویسنده وبلاگ نامه ها هستین ....
ممممممممممااااااااااااااااااااا
قشنگ کف کردم ....
اصلا انتظار همچین جوابی رو نداشتم .....
.
.

-------------
( *استادی که بهش سلام کردم .... از اون استادهای ماه ماه ماه ماه  .... انقده ... ماهه که نگو ... از هر کی دلت میخواد بپرس...)

میگم تو فکر میکنی ... این یارو اهورا یزدی بیاد .... این گارگرهای کارواش هم عین آدم ماشین میشورن ؟ یا بازم شیشه ها تار تاره؟ ... با توجه به اینکه ۲۵۰۰ هم انعام میگیرن؟ ..... خودم ماشین رو میشستم ۵۵۰۰ کاسب بودم ..... امان از این جمهوریه اسلامی ....

شده ... وقتی رو تخت داز کشیدی و میخوای بخوابی ... ساعت ۲ بعد از نصف شب باشه؟ ...
شده وقتی به پهلو خوابیدی پشتت به پتوت باشه؟
شده پتو از روت کنار بره؟
شده بخوای با پات اون رو بندازی روت ....
شده برای این کار از قدرت و شدت زیادی استفاده کنی؟
شده ات رو ببری زیر پتو و با شدت هر چه تمام تر بکشی سمت جلو ؟
شده پتو زیر پات گیر نکنه رو پات رو بدون سنگینی پتو با شده تمام به جلو پرتاب کنی؟
شده جلوی پات دیوار باشه؟
شده پات با قدرت و شدت خیلی زیاد به دیوار بخوره؟
شده انقدر سرعت داشته باشه که ناخن پات از بیخ برگرده .....
شده از شدت درد ضعف کنی و حتی جیغت در نیاد؟ ....
.
.
.
تا چند روز استخر نمیتونم برم ...