جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخنها ... نکته ها از انجمنها
بشنو ای سنگ بیابان ... بشنوید ای باد و باران
با شما همسازم اکنون ... با شما دمسازم اکنون
یک چنین آتش به جان ... مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود..... تنها بسوزد
شمع خودسوزی چو من ... در میان انجمن
گاهی اگر آهی کشم ... دلها بسوزد ...
من یکی مجنون دیگر ... در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال ... عشق بی پروای خویشم ...
چه وبلاگ خوشکلی داری شیرین جون!
موفق باشــــــــــــی:)
قربونت ... چشات خوشگل میبینه!
ما که نفهمیدیم لیلی زن بود یا مرد!
عشق چیه بابا ... این مال مرضیه است ... من دوستش دارم
وعلیکم چطور مطورایی منم لینکیدمت :)))))
با باد گفته بودم راز ها.... ز ماه گرفته بودم پندها
نمی دانستی چه کرد با ما...... این غم جانسوز فراق ها
چی بگم که بد چیزیه عاشقی. بد چیزیه!!!!
....و عشق تنها آزادی در دنیاست
امیدوارم هر چه زودتر لیلا تو کنی !
امیدواری لیلا رو چی :o ....!!!!!!!!!!!!!!!
سلام : روم به دیفال .... جا افتاده بود ...منظورم این بود که هر چه زودتر لیلا تو پیدا کنی ...
(پیش می اد دیگه)