هزارپا ........

هیچ فکر نمیکرم .... هزاپای رو دستم  بتونه انقدر باعث دردسر بشه .... باید برم یه فکری به حالش بکنم ..... کسی دکتری سراغ داره که کار لیزر بکنه ؟

نمیدونم ......... شایدم باعث قرص درد سر شده و من خودم خبر ندارم ... چه میدونم والا .... دنیاست دیگه ....

 

راستی ....  

امروز تو داروخونه آقاهه بغل کرمی که خریدم 800 تا اشانتیون هم داد دستم .... نمیدونم چی هست هر کدوم .... نمیدونم کجایی هم نوشته روش ..... امشب بشینم اینا رو کشف کنم ببینم چیه ....

تازشم .... قلیون هنوز ممنوع نشده ....

ما امروز رفتیم قلیون کشیدیم .... دلتم بسوزه تازه ....

 

شیما داره طبق معمول فال حافظ میگیره ....

من مدتهاست به جای فال حافظ ... فال لوییز ال هی و کاترین پاندل و نیل دونالد والش میگیرم ....

خوبه که شیما هنوز کارش به این فالها نرسیده .... امیدوارم هیچوقتم نرسه ....

خواهر طفلکم .... بچه ام لگد عشقی خورده ..... اصلا جنبه هضمشو نداره .... من یکی رو که بدبخت کرده .... برام دعا کن که بهش کمک کنم ... حالش خوب شه ....

امان از دست بعضی از این انسانها ....

خداوند همه را به راه راست هدایت کند ..... به خصوص منو ..... که بدجور دارم کج و کوله میرم .....

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سید عدنان سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 09:52 ب.ظ http://soozeshgh.persianblog.com

اون جریان هزار پا رو که نفهمیدم.. اما بسوزه پدر عشق... خوب به امیرعلی سلام برسون...

یکی از ۶ تا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:47 ب.ظ

از اون زمان که ما یادمونه(تقریبا سال ۱۳۴۲) شما لگد میزدید آبجی لگد میخورد.

هیچ چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 07:07 ق.ظ

هزارپا ! جای بخیه باید باشه نه ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد