سوار تاکسی شدم .... کنار دستم یه خانم بسیار زیبا بدون کمترین آرایش یا پیرایش نشسته بود .... دختر کوچولوی 2 ساله اش رو پاش نشسته بود .... مثل یه عروسک .. به من لبخند میزد .... انقدر این عروسک زیبا بود که آرزو کردم مادر باشم واین عروسک مال من باشه ....

طاقت نیوردم .... به مادرش که انگار خیلی هم خسته بود گفتم : لطفا رفتین خونه براش اسفند دود کنید ... ماشالله خیلی نازه ....

- ممنون .... چه فایده ... کاش این بچه جای قیافه شانس داشته باشه ... مادرش که نداره ...

- آخی .... چرا؟

- از صبح ساعت 8 تو صف دکترم .... مثل اینکه دکترا دلشون سیره .... مریض به زور میبینن ....

- دکتر برای چی؟

- برای این بچه .... شوهرم 25 سال از من بزرگتره .... وقتی اومد خواستگاریم گفتن 30 سالشه .... نگو 45 سالش بوده .... آدمم که روش نمیشه بگه شناسنامه ات رو ببینم .... منم یه دختر 20 ساله شهرستانی .... بعد از یه سال فهمیدم معتاده .... دست بزن هم داره ..... دیشب دعوامون شد زورش به من نرسید گرفت شروع کرد بچه رو زدن .... بچه رو ازش گرفتم و رفتم تو اطاق پشت در نشستم که نتونه بیاد تو .... اونم از بالای پنجره اتاق سطل آشغال رو خالی کرد رو سرمون ..... هر چی کثافت و دود و خاکستر منغلش بود ریخت رو سر بچه ام .... مریض شده طفلکم .....

نمیدونستم چی بگم .... بدون اینکه حرفی بزنم بوسیدمش .... گفتم : برای فرشته شوهرتون نامه مینویسم که اذیتتون نکنه .... براتون دعا میکنم .... مواظب عروسکتون باشین ....

 

بغض گلوم رو گرفت ....

از تاکسی پیاد شدم و کلی وسط  پل پارک وی اشک ریختم  آقا پلیسه اومدو گفت : خانم ... کسی مزاحمتون شده ؟ میخواین کمکتون کنم؟.....   تازه فهمیدم ... وسط خیابون جای زر زدن واسه چیزهایی که تو کشوری مثل  ایران عادیه نیست .....

آرزوم رو پس گرفتم .....

نه ......... نمیخوام مادر باشم ..... عروسکم خراب میشه ....

نظرات 4 + ارسال نظر
باران دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:09 ب.ظ http://shamlo.blogsky.com

باید برای فرشته ها نامه نوشت ...

فريد دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 03:08 ب.ظ

سلام ...

محمد جواد طواف دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:04 ب.ظ http://vahy.persianblog.com

اون خانوم در قبال انتخابش مسوول هست.. شهرستانی بودن.. و ۲۰ ساله بودن دلیل نمیشه.. وقتی حرف ازدواج و زندگی مشترک هست باید بیشتر دقت می کرد .. به فرض اگر اون مرد سنش واقعا ۳۰ سال بود .. باز هم ممکن بود معتاد باشه... دوست عزیز .. شما با انتخاب مناسب.. می تونی مادر موفقی هم باشی.. می تونی همسر موفقی هم باشی.. و استعدادهات بیش از پیش شکوفا بشه .. و امیدوارم که صاحب بچه یا بچه های زیبایی هم بشی.

..::{پراکنده}::.. چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 03:24 ق.ظ http://mofid15.persianblog.com

|:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد