ش ش ش شل ....

    


هیچ کی نیست که باهاش حرف بزنم !

پس با کفشم حرف میزنم!

اون که یه نیم تخت زبونشه و یه کفی روحش ...

خیلی هم خوب واکس خورده , خش نداره!

خشکه و بندش هم تنگه! اما غل و غش نداره!

ولی خب یه مشکلی هست : میدونی ! اون همش از پا حرف میزنه ... از پا و پا و پا ....

 

(شل سیلوراستاین)

مینویسم اما نه حالا حالاها ...

سلام! پیروشکستن انگشت اشاره دست چپم! دست راستم دیروز بر اثر تصادف با یه موتور شکست!

درنتیجه دیگه اصلاً نمیتونم زیاد تایپ کنم...

تا بعد ....

اولین نامه!

سلام!
امتحانی نوشتم ببینم چه طوره  ....