دفعه اول که بپری تو آب یخ یخ یخ ..... ممکنه نتونی 1 ثانیه هم توش بمونی ..... ممکنه تیک تیک بلرزی .... ممکنه سکته کنی .... ممکنه بمیری ... زودی میای بیرون میگی ..... اوخ اوخ اوخ .... یخ کردم ....
دفعه اولی که بندازنت تو آب داغ ...... پوستت قرمز میشه .... شاید بسوزه .... نفست میگیره ..... زودی میای بیرون و میگی وووی ووی وووی .. سووووووختم ....
ولی وقتی از تو آب یخ درت آووردنت پرتت کردن تو آب داغ ....
بعد دوباره از تو آب یخ درت بیارن بندازنت تو اب یخ .....
به دوباره .... سه باره ..... چهار باره ...... پنچ باره ...... ششصد باره ....
اونوقت نه تنها .... بدنت لمس میشه و داغی و یخی رو احساس نمیکنی .... هیچ ....
.
.
.
گاهی هوس میکنی ...... بپری ........... باور کن ...
.
.
.
.
موهاشو مثل گلدسته .....
به زیر چارقدش بسته
چارقد گلدار که باباش
سوقاتی آوورده براش
خورشید اومد آفتاب اومد
ماه اومد و مهتاب اومد
سوی گها بی تاب اومد
چقدر قشنگه ..... مثل آسمون صاف و یه رنگه
اسفند کنم دود .... نخوره نظر از چشم حسود .....
سلام چاکــــــــــــــــر. اول !!!
آره من این رو بارها تو جکوزی و حوض آب یخ امتحان کردم و لذتش رو بردم
...
سلام
یه سلام از ته دل مثل یه ستارس.
یه کلام از ته دل مثل یه آسمونه.
یه لبخند از ته دل مثل یه گنجه.
یه نگاه از ته دل مثل یه رویاس.
که همه اینا رو فقط یه دوست به آدم هدیه میکنه که دوستی یه نیروی جاودانس.
مثل شیرین.