شاید ...
یه تق
نه
یه توق
نه
یه تلنگر
نه
یه تالاپ
نه
یه تولوپ
نه
یه چک
نه
یه متلک برخورنده
نه
یه کتک جانانه
نه
یه بوس
نه
یه ناز
نه
یه نگاه مهربون
نه
یه نگاه خشمناک
نه
یه نامه
نه
یه حرف
نه
یه دعا
نه
چند رکعت نماز
نه
خوندن قرآن
نه
سر گذاشتن رو پای مامان
نه
آب بازی کردن با بابا
نه
راه رفتن رو چمن
نه
خوابیدن رو آب
نه
تاب بازی کردن
نه
با نی نی بازی کردن
نه
یه شعر کودکانه
نه
یه شعر بزرگونه
نه
یه کتاب
نه
یه جمله
نه
یه معجزه کوچیک
نه
یه معجزه بزرگ
نه
یه قرص
نه
یه سفر
نه
یه مهمونی
نه
یه عذاداری
نه
یه غذای خوشمزه
نه
چند روز گرسنگی
نه
یه پارچ آب یخ
نه
شربت
نه
مشروب
نه
سیگار
نه
تریاک
نه
هرویین
نه
مرگ
.....
آره ...
شاید مرگ کمکم کنه تا از این مسلخی ک خودم واسه خودم ساختم خلاص بشم ....
تو فکر میکنی اگه .........
.
.
.
من نمیدونم ...... من از این وضعیت خسته شدم ..... یکی بیاد یه دونه بزنه تو سر من و گوشمو بکشه ببره اونجایی که نرمال باشم .....
سلام شیرین شیرینم چاکر. نبینم اینجوریا بشی. میخوای خودم بیام معالجت کنم دوات پیش حودمه :) پایه باش. خوش و و خرم باشی . فعلا بای بای
yade bogzashte be del mando darigh,nist yari ke mara yad konad, dideam khire be rah mando nadad, nameii ta dele man shad konad,khod nadanam che khataee kardam ke ze man reshteye olfat bogsast,dar delash jaee agar bood mara pas chera dide ze didaram bast..
سلام
خوبی؟؟؟؟؟
زیبا نوشتی خیلی قشنگ بود امیدوارم بیای به وبلاگ منم سر بزنی .
منتظرم یا حق.
هنوزم میشه گرفتار وحشت این شب سیاه نشد... نه ... امید... نه عشق... نه یاری... نه دیاری... چه میشود ما را؟....
خیلی پیشرفت کردی ...
به خودت برگرد
سلام شیرین خانوم.
هوس گوشمالی کردی!؟
تو الانم خیلی خوبی که، از نرمال من که بهتری!!!
سلام....میبینم که یکی مثل من پیدا شد!اگه راهکاری پیدا کردی ما رو بیخبر نذار!