نمیدونم چرا انقدر گه شدم ...

شاید تاثیر این قرصها باشه ...

ترمهای پیش اگه درس نمیخوندم .... حداقل آخر ترم یه کم اصطراب میگرفتتم ... میشستم شب امتحان یه نگاهی به کتابا مینداختم ... ولی الان ... بگی یه ریزه دلم شور میزنه .......... نمیزنه .......

انگار نه انگار .......

ای وای کمک ... بابا یکی منو دعوا کنه برم سر درسم ....

 

تینا اینجاست .... 2 سالشه ... 1 هفته ای میشه که از سوئد اومده ... وقتی حرف میزنم فقط به لبهام نگام میکنه ...

از آرامش خاصی هم برخورداره ....

یه آرامش آرام کننده که من درون هیچ کدوم از بچه های ایرانی ندیدم ....

نظرات 2 + ارسال نظر
آشووب جمعه 12 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 07:59 ب.ظ

من الان می‌خوام دعوا کنم .. برو درس بخون )-X

علیرضا شنبه 13 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ب.ظ

بخون تا خلاص بشی . همین .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد