تو مال من میشی
استغفرالله
ایال من میشی
اوه اوه .... واه واه ....
میدونی چیه؟ من زن هر کس نمیشم .... هر کس و نا کس نمیشم ....
.
.
.
به کس کسونم نمیده .... به همه کسونم نمیده ...
...
به من میده
سرکار عالی کی باشن؟
عاشقم ...عاشق بی دلم من
دلت کجاست؟
فنا شد ..... فنای اون چشا شد
کدوم چشم؟
همون چشم که خواب برده
کدوم خواب
خواب که ازم فرار کرد
کجا رفت؟
تو باغچه
باغچه کجاست؟
تو باغه
کدوم باغ؟
باغی که تو شهر رویاست
رویا کجاست؟
تو خوابه؟
کدوم خواب؟
همون خواب که چشمم رفت
کدوم چشم؟
چشمی که اسیر زلفه
کدوم زلف؟
زلفی که تو شب سیاهه
کدوم شب
همون شب که تو چشاته
کدوم چشم؟
همون چشم که مست مسته ........... چشمی که پر از امیده
امید کجاست؟
بر آبه ....
خوب آره امید در دله خانمی نه بر آب!!امیدهاست در ناامیدی من...یه تنوع در خطت هم بذاری بد نیست...موفق باشی و همیشه شیرین باشی...اینم تقدیم به تو...بگو چگونه جمع کنم اینهمه پریشانی را از خاطرات تو تا میان اینهمه تلخ :شیرین:تو باشم.
اما حیف که امید نا امید شد....قشنگ بود....
خیلی جالب بود در پست بعدی ماجرای خواسگاری ملای روباه و خرس رمالم بیار .واقعا شهر قصه شاهکار بود
شبیه اون شع برنامه کودک بود..
یاد بیژن مفید گرامی ... شهر قصه یکی از شاهکارهایی بود که تا به امروز من دیدم.