اگر نمی تونم همیشه مالِ تو باشم
اجازه بده گاهی ,زمانی از آنِ تو باشم
اگر نمی تونم گاهی ,زمانی از آنِ تو باشم
اجازه بده, هر وقت تو می گی, کنارِ تو باشم
اگر نمی تونم عشقِ راستینِ تو باشم
بگذار باعثِ سرگرمی ِ تو باشم
اما مرا ترک نکن
بگذار در زندگیِ تو, دست کم چیزی باشم!....
چرا دلت گرفته مثل آنکه تنهایی
چقدر هم تنــــها ٬خیال میکنم دچار آن رگ نهان رنگ ها هستی
و دچـــــــــار یعنی :
عـاشــــق
فکر کن که چه تنهاست اگر ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد .
چه فکر نازک غمناکی
و غم تبـسـم پوشیده نگاه گیاه است
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست
نه وصل ممکن نیست ....
.............................
من از این عکسه چیزی نفمیدم .. اما بوی دچاریتش بلند بود ...
شعر ساده و تاثیر گذاریه. فقط کاش میدونستم مخاطبت کیه.
آره بد نبود اگر مخاطب داشت!
خیلی حرفای عاشقانه میزنی!!!؟؟؟ چرا!!؟ یا علی مدد...