اگه خداوند لطف کنه و منو از رو زمین برداره ... بسیار ازش ممنون میشم .... آخه اینم شد زندگی؟ سوتی پشت سوتی ....
یه مدت شرکت نبودم ها ...
این امیر علی فضول .... اومده همه کاسه کوزه مار و به هم ریخته .... ایش ....
بچه هم انقدر تغس میشه ! (تقس رو درست نوشتم؟)
طفلکی بابام شکه شده .....
آخه تقصیر من نیست که ... اگه چیزهایی که به نظر من خلاف نیست .... به نظر این بابا جونم هم خلاف نباشه ... مشکلمون حل میشه ...
عاشق که شدم
دنیا یه بادکنک بزرگ قرمز شد و هوا رفت
اونقدر بالا و بالا رفت تا چسبید به خورشید و ترکید
حالا مواظبم این وفعه یه نخ به سر دنیا ببندم
که خیلی بالا نره
میترسم این بار یا گم شه یا بترکه ...