برای اینکه یاد بگیری که وابسته به کسی نشی

باید گریه کنی

باید زخمی بشی

باید له بشی

دوباره پا بشی

دوبار تیکه تیکه تیکه شی

بعد خودت تیکه های خودتو بهم بدوزونی

دوباره پاره پاره شی

دوباره وصله پینه کنی

 

برای اینکه نسبت به طرفت احساس مالکیت نکنی و فقط به چشم یه عشق لحظه ای و نه جاوندان نگاه کنی ..

برای اینکه ازش سئوال نپرسی که کجا میره و وقتی با تو نیست با کیه و چی کار میکنه

برای اینکه وقتی از کس دیگه ای حرف زد خون خونتو نخوره و با خونسردی و خوشرویی جوابشو بدی

برای اینکه نسبت به بی تفاوتی هاش بی تفاوت باشی

برای اینکه اگه ولت کرد رفت بازم خوش باشی

برای اینکه به شنیدن هر روزه صداش عادت نکنی

برای اینکه هر شب با فکرش نخوابی ...

برای اینکه وقتی بهت میگه نه  ناراحت نشی

برای اینکه وقتی بهش میگی نه شرمنده نشی

برای اینکه وقتی حریمی  شکست تو باهاش خورد نشی

.

.

.

برای اینکه دچار نشی ....

 

 

باید بارها تالاپی بخوری زمین و دوباره و دوباره و دوباره بلند شی ....

برای اینکه دایره کامل بشی باید اول تالاق تالاق بعد تالاپ تالاپ بعد تپ تپ  .... با جاهای سخت و تیغ دار برخورد کنی ...

 

میدونی

 

 ....

من هر بار تو این امتحان روفوزه میشم ....

مگه یه درس رو چند بار ارائه میدن ...

من آخرشم فارغ التحصیل نمیشم ...